|
یک شنبه 2 آبان 1395برچسب:, :: 1:31 :: نويسنده : HANA
بعد از مدتها آمده ام تا از خاطره های قدیمی عبور کنم،سری بزنم به وبلاگ هایی که یک روز،نه خیلی دور همه ی دنیای مجازی مان بود به جای ایستاگرام و تلگرام...
دلم برای آن روزها که گذشته تنگ شذه..برای پدرم که هفت روز دیگر میشود یک سال که ندیدمش و سالهایی که دیگر هرگز نخواد بود
اینجا دیگر کسی حرفهایم را نمیخواند....
اینجاهم متروکه ای شد به ساکتی و سردی و خرابی دل تنهایم.
پاییز است وهوا سرد تر شده
بوی زمستان میآید
سردی زمستان تنهایی هارا دوچندان میکند
برف هایی که میبارد زیباست...اما گاهی یاد اور خاطرات دور و نزدیک با همسفر بودن کسی است که اکنون تنهاست
وخاطراتش پیش چشمانش دانه دانه از ابرها به زمین میریزند
و لگد مال میشوند...
نظرات شما عزیزان:
|